::::antidevill::::
خالق تام و جري
اگر بخواهيم كارتونهاي مختلف را در ليستي جاي دهيم به احتمال زياد كارتون تام و جري را جزو محبوبترين كارتونها قرار ميدهيم. اين كارتون داراي دو كاراكتر ميباشد كه هميشه به دنبال هم هستند و در قالب طنز و برگرفته از حركات كودكانه براي هم تله ميگذارند تا يكي از بين برود اما هر دوي اين شخصيتها هميشه سالمند و عليرغم بلاهايي كه به سرشان ميآيد باز هم دست از دشمني با يكديگر برنميدارند. تماشاي اين كارتونهاي سريالي را مديون شخصي به نام ژوزف باربارا هستيم. وي از دوران جواني به فكر ساخت انيميشن بود و تمام وقت خود را صرف تهيه كارتونهاي جالب و ديدني همچون تام و جري، فليندكستون و يوگي و دوستان كرد. با خبر فوت ژوزف باربارا بر آن شديم كه اشارهاي به زندگي اين هنرمند بزرگ داشته باشيم.
_ متولد منهتن
ژوزف رولاند باربرا ملقب به ژو باربارا در 24 مارس 1911 در يك خانواده ايتاليايي مقيم منهتن آمريكا چشم به جهان گشود.
والدين اين كودك اهل سيسيل ايتاليا بودند كه براي زندگي بهتر به آمريكا مهاجرت كردند و در منطقه ايتاليايينشين منهتن آمريكا سكني گزيدند. وقتي ژوزف پا به اين دنيا گذاشت والدينش از لحاظ مالي در مضيقه بودند و هنوز خود را با زندگي در آمريكا وفق نداده بودند. به هر صورت ژوزف پا به هفت سالگي گذاشت و براي كسب درآمد، شاگرد يك خياط شد و لباسهاي آماده شده را به در منزل مشتريان ميبرد و انعام ميگرفت. بعدازظهرها هم به مدرسه ميرفت و درس ميخواند. اين كودك پرتلاش به دليل فقر مالي دچار افسردگي و انزوا شد و حاضر به بازي و صحبت با هم سن و سالان خود نبود. او با صبر و مقاومت اين دوران را طي كرد و وارد دبيرستان اراسموسهال در بروكلين نيويورك شد. ژوزف علاقه زيادي به نقاشي داشت و بر روي هر تكه كاغذ سفيد كه پيدا ميكرد تصويري به صورت كاريكاتور و تصاوير كودكانه ترسيم ميكرد.
حتي چند بار نقاشيهايش را به همكلاسيهاي خود فروخت و به اين ترتيب پولي براي ادامه تحصيل به دست آورد. همزمان با ورودش به دانشگاه پرات در مجله هيتزنيويورك كاري نيمه وقت پيدا كرد و براي صفحات مجله تصاوير رنگي و سياه قلم ميكشيد.او به رشته هنرهاي نمايشي و انيميشن در دانشگاه علاقه زيادي داشت و با بالاترين نمره فارغالتحصيل شد.
در سال 1932 به استخدام استوديوي ون بيرن درآمد و در آنجا به كشيدن تصاوير كارتوني و داستاننويسي براي اجراي تئاترها مشغول شد.كمكم توانست شغل خود را ارتقا دهد و دستيار كارگردان شود. متاسفانه بخت با ژوزف يار نبود و در سال 1936 استوديوي ون بيرن ورشكست شد و او به يافتن كار در ديگر استوديوها پرداخت. به دليل كارنامه خوبي كه از دانشگاه دريافت كرده بود توانست در سال 1937 در كمپاني MGM كاليفرنيا استخدام شود. او در آنجا با ويليام هانا كارگردان تئاتر و كارتونهاي كوتاه كودكانه آشنا شد. اين آشنايي او را به بالاترين درجه موفقيت رساند.
هانا و باربارا يك تيم انيميشنسازي را ترتيب دادند و اولين كارتون تام و جري را در سال 1940 تهيه كردند كه با ساخت و پخش اين كارتون از سوي انجمن فيلمسازان انيميشن مورد تقدير قرار گرفتند و جايزه آكادمي بهترين كارتونهاي دنيا را از آن خود كردند.
_ استقبال مردم
اين هنرمندان فعال لحظهاي از هم جدا نميشدند. آنها دست به يك مسافرت تحقيقاتي زدند و به چندين ايالت آمريكا سفر كردند و نظر مردم به ويژه كودكان را در زمينه كارتون تام و جري جويا شدند. استقبال مردم چه پير و چه جوان و چه كودك از آنان بيسابقه بود آنها كارتون تام و جري را يكي از بهترين كارتونهاي آن دوران ميدانستند. به دنبال موفقيت در اين كارتون، هانا و باربارا كارتونهاي اسپايك و تايك، پدر و پسري كه سگ بودند و كارهاي بامزه و خندهدار انجام ميدادند را كارگرداني كردند.
آنها به رفع نواقص كار خود پرداختند زيرا بايد تصاوير را بهتر و واضحتر روي پرده ظاهر ميكردند. لذا در سال 1956 يك سري كارتون تام و جري را وارد سينما كردند كه كيفيت بهتري داشت.
_ هفده سال تهيه
هانا و باربارا هفده سال در كنار هم و دوشادوش يكديگر به ساخت تام و جري پرداختند و هفت جايزه دريافت كردند. در سال 1957 اين دو كارگردان تصميم گرفتند از كمپاني MGM جدا شده و براي خود يك كمپاني به نام كمپاني B H - يا كمپاني توليدات هانا - باربارا را بر پا كرده و مشغول به كار شوند.توليدات اين كمپاني روز به روز مشهورتر ميشد. كارتونهاي فلينكستون درباره زندگي مردمان عصر حجر اما به طريقه و وسايل مدرن امروزي مورد توجه بزرگترها نيز قرار گرفت. < جاني كوئست> و < اسكوبيدو كجايي> نيز جزو بهترين كارتونهاي اين كمپاني بود. هانا و باربارا به عنوان مشاور ساخت و توليد فيلمهاي كارتوني نيز فعاليت ميكردند و ديگر كشورهاي اروپايي از تجربيات آنان درباره كارگرداني و توليد كارتونهاي بلند و كوتاه استفاده ميكردند. از اين رو به كشورهايي چون انگليس، فرانسه و آلمان رفتند تا هم نظر ديگر مردم را درباره كارهايشان بدانند و هم با چند كمپاني اروپايي قرارداد ببندند.باربارا در اوج شهرت و موفقيت با شيلا يكي از فعالان انجمن سينمايي آمريكا ازدواج كرد.ثمره اين ازدواج سه فرزند بود؛ دو دختر، به نامهاي جين و لين و يك پسر به نام نيل…
باربارا براي دوام و پايدار ماندن تجربياتش تصميم به نوشتن چند كتاب گرفت، از جمله كتاب موش و معجزه كه برگرفته از داستانها و افسانههاي كهن بود. مضمون همه داستانهاي باربارا حاكي از طنز و خنده بود و براي همين مسئله مورد توجه بزرگترها و كودكان قرار گرفت.
هانا دوست صميمي و همكار وفادار باربارا در سال 2001 چشم از جهان فرو بست و او را تنها گذاشت. باربارا مدتي افسرده شده بود و با كسي حرف نميزد. او بهترين و عزيزترين دوست و در واقع برادر خود را از دست داده بود.بعد از مرگ هانا، باربارا به توصيه و وصيت هانا عمل كرد و راه خود را ادامه داد. او با كمپاني برادران وارنر چندين قرارداد بست و كارتونهايش را روانه تلويزيون آمريكا كرد. همچنين او چند كارتون قديمي مانند اسكوبيدو كجايي را با سبك و سياق جديد ساخت و داستانهاي شيرين موش و گربه يا همان تام و جري را در قالب بچههاي تام و جري تهيه كرد.
هر چند اين كارتونها برگرفته از تصاوير كامپيوتري بود و به شيوه مدرن طراحي و ساخته شده بود اما به عقيده اكثر مردم، جذابيت خود را نسبت به كارتونهاي قديمي تام و جري از دست داده بود با اين وجود باز هم در صدر جدول بهترين كارتونها قرار گرفت.
_ _ _
گويا باربارا نميتوانست دوري دوست خود هانا را تحمل كند. او در 18 دسامبر 2006 در خانهاش واقع در لسآنجلس چشم از جهان فرو بست و به سوي هانا پرواز كرد و كودكان بسياري را از كارتونهاي جذابش محروم ساخت. البته وارثان او يعني دختران و يك پسرش قرار است كمپاني پدر را فعال نگه دارند و راه او را ادامه دهند.
هم اينک بايد به صراحت اذعان داشت صنعت فيلمسازي ايالات متحده در هاليوود در دست يهوديان صهيونيست اين کشور قرار دارد و در واقع اين مسئله به حدي آشکار است که حتي نيازي هم به اثبات کردن ندارد. علاوه بر اين مسئله مذکور به حدي روشن است که خود يهوديان نيز همواره به صراحت اعلام مي کنند که هاليوود در کنترل آنان قرار دارد.
نفوذ صهيونيست ها در اين صنعت عمومي و جذاب هر روز هم بيشتر و بيشتر مي شود. طبق منابع خود هاليوود، بيش از 90 درصد افراد فعال در صنايع فيلمسازي هاليوود، به لابي صهيونيسم در ايالات متحده وابستگي دارند. زماني که در دهه 1890 ميلادي هنر يا به عبارت بهتر صنعت سينما ابداع شد، بسياري از مردم آن را چندان جدي نگرفتند. ولي در سال هاي 1917 و 1918 فيلم هاي جذابي ساخته شد و همين امر موجب رشد صنعت سينما و افزايش توجهات عمومي به آن شد.
ايالات متحده در دهه 1920 داراي شش استوديوي فيلمسازي در اطراف لس آنجلس بود. براي سه دهه بعدي تنها استوديوهاي قابل ذکر در آمريکا همين شش استوديو بودند. بايد دانست که يهوديان مهاجر از کشورهاي مختلف اروپاي غربي مالکيت همين استوديوهاي فيلمسازي
را در اختيار داشتند.
برادران وارنر، ساموئل گلدن، اويي مي ير و ويليام فاکس مالکان اين استوديوها به شمار مي آمدند. اين افراد از هر وسيله اي که لازم مي ديدند براي موفقيت فيلم هاي ساخته شده توسط
شرکت هاي فيلمسازي خود استفاده مي کردند. مالکان استوديوهاي فيلمسازي آمريکا از زنان، برنامه هاي ستاره سازي، توليد صحنه هاي غير اخلاقي، به تصوير کشيدن خشونت، و ترويج خرافات به عنوان اصول
برنامه هاي هاليود بهره مي گرفتند.
همان طور که ذکر شد در وابستگي رسانه هاي هاليودي به يهوديان صهيونيست آمريکا جاي هيچ گونه ترديدي نيست. در واقع رسانه ها و سينما موثرترين شيوه اي است که صهيونيست ها را قادر به تاثير گذاري بر افکار و اذهان توده هاي مردم مي سازد. صهونيست ها نيز از اين ابزارهاي مدرن به خوبي بهره برداري مي کنند. با شکل گيري معروف ترين شرکت هاي فيلمسازي در آمريکا، تاثير گذاري صهيونيست ها بر صنعت فيلمسازي ايالات متحده نيز آغاز گرديد. از جمله شرکت هاي
بزرگ فيلمسازي در دوران اوليه مي توان به مترو گلدن ماير، سنچوري فاکس، و برادران وارنر اشاره کرد. همان طور هم که اشاره شد نقش، نفوذ و تاثير صهيونيست ها بر صنايع فيلمسازي هاليوود هر روز گسترش نيز مي يابد
یهود قومی فتنه گر،مال پرست و دنیا دوست بوده اند و به دلیل وجود برخی از عقاید خود مانند برتری انان بر دیگر انسان ها و دیگر و ... همیشه و در هر مکان مورد نفرت جامعه قرار می گرفتند چنان چه که در اروپا می بینیم به دلیل فتنه انگیزی ها متودالی انان را مجبور کرده بودند تا دستمال زرد بر پیشانی ببندند تا دیگران انان را بشناسند و انها را مجبور کرده بودند در شهرک های مخصوص خود و به دور از جامعه زندگی کنند،اروپائیان انان را موش کثیف خطاب می کردند و از هرگونه معامله و ... با آنان پرهیز داشتند اما سوال بنده این است چرا یهودی که این قدر حتی در میان اروپائیان مورد تنفر بوده حالا اقای اروپاست و در واقع مورد حتی مورد ترحم انان نیز قرار می گیرند،چه سری در کار است و چه برنامه وجود داشته است تا این قوم مورد تنفر این چنین مورد توجه ملل دنیا قرار بگیرند.
اولین پروژه مظلوم نمایی:
انتشار اسناد جديد از همكاري وسيع صهيونيستها با هيتلر
خبرگزاري فارس: بر اساس اسناد جديد، صهيونيستهاي ساكن در آلمان، هيتلر را به قدرت رساندند تا با كمك آن طرح بزرگ خود در ايجاد سرزمين اسرائيل را عملي سازند.
به گزارش فارس، بر اساس اسنادي كه توسط سايت اطلاعرساني "كامن دريمز " منتشر شده است، صهيونيستها با نازيها همكاري داشتهاند اما تامين مالي صهيونيستها توسط نازيها كاملا مشخص نيست.
"كريستوفر سيمپسون " در كتاب خود با نام "ضربه عقبنشيني " [Blowback]گفته است كه به اسناد ضبط شدهاي از سازمان پليس مخفي آلمان (گشتاپو) در زمان حكومت نازيها دست يافته است كه نشان دهنده توافقي مخفيانه ميان پليس مخفي آلمان و "هاگانا " [سازمان شبهنظامي يهودي بين سالهاي 1920 تا 1948 است كه بعدها و با اشغال فلسطين توسط صهيونيستها هسته مركزي ارتش اين رژيم را تشكيل داد]. بر اساس اسناد، پليس مخفي آلمان دستكم تامين مالي يكي از فرماندهان هاگانا را برعهده داشته است.
اين اسناد فاش ميكند كه تحت مقرراتي، به هاگانا اين اجازه داده شده بود كه اردوگاههاي آموزشي براي جوانان يهودي در داخل آلمان ايجاد كنند. اين جوانان و همچنين ديگر يهودياني كه توسط نازيها از آلمان اخراج شده بودند، تشويق ميشدند كه به فلسطين مهاجرت كنند.
سايت كامن دريمز در ادامه مطلب خود نوشت كه يهوديان اروپا مورد خيانت رهبران صهيونيست خود قرار گرفتند. صهيونيستها در هولوكاست همكاري داشتند تا از موضوع سرزميني براي يهوديان حمايت كنند.
بر اساس گزارش سايت كامن دريمز،حتي اگر هيتلري وجود نداشت، صهيونيستها كسي همانند وي ايجاد ميكردند و چه بسا نيز اين كار را انجام دادهاند.
در سال 1927، از جمعيت 550 هزار نفري يهوديان آلمان، تقريبا 15 هزار نفر خود را صهيونيست ميدانستند كه اين تعداد تقريبا 2 درصد جمعيت كل يهوديان آلمان بوده است.
يك تاريخ دان يهودي طي نوشتهاي اعلام كرده است كه بخش عمدهاي از يهوديان آلمان قاطعانه با صهيونيستها به عنوان دشمني از درون، مخالف بودند. در هيچ جايي از جهان همچون آلمان مخالفت يهوديان با صهيونيسم گستردهتر، اصولي و خشم آلود نبوده است.
در راستاي اداره مهاجرت يهوديان به فلسطين، آلمانها فقط بايد خود را با ايدئولوژي مليگرايانه نژادپرستانهاي نظير صهيونيستم مجهز ميكردند. در واقع "جوليوس استريچر " [يكي از اعضاي برجسته نازيها] و ديگر نازيها پذيرفته بودند كه ايدئولوژي "نژاد برتر " آنها در يهوديت نمود يافته است.
با استفاده از صهيونيسم و نازيسم، قابليت ايجاد ارتشي محرمانه، سرويسهاي مخفي و زرادخانه هستهاي در اسرائيل به وجود آمده است. آنها همچنين هيكل سليمان را در بيتالمقدس بازسازي خواهند كرد.
ادعاي هولوكاست، پاياني بر بحثهاي شديد يهوديان درباره اسرائيل بود. با دستاويز قرار دادن آن، اين تفكر ايجاد شده بود كه يهوديان نميتوانند در هيچ جايي به جز سرزمينشان، سرزمين اسرائيل، ايمن باشند. بر اساس اين ديدگاه،يهوديان بايد يا در سرزمين ملي يهوديان در فلسطين زندگي كنند يا از آن با تمام قدرت حمايت كنند چون اين گزينه براي فرار آنها در شرايط اضطراري است.
به عبارت ديگر، يهوديان توسط نازيهاي صهيونيست، احمق شده و تحت فشارهاي روحي و رواني شديدي قرار گرفتند.
سايت كامن دريمز در ادامه مطلب خود و بر اساس مستنداتي كه ارائه كرد نوشت كه رنجهاي گذشته يهود، درسهايي براي امروز دارد. رهبران آنها توسط فراماسونها ربوده شده (صهيونيسم يك قانون فراماسوني است) و در راستاي برنامهاي بزرگ قرباني شدند.
هولوكاست هشداري براي همه ما به شمار ميآيد كه تا زماني كه رهبران دروغين و ادعاي دروغين را قبول داشته باشيم، در بردگي باقي خواهيم ماند.
پروژه دوم تغییر کلیشه:
در مرحله اول نیاز به این مظلومیت و جار زدن در دنیا وجود داشت تا از احساس عاطفه کشور ها استفاده سوء کرده،در واقع در تاریخ تاریک این قوم واقعا بر می خوریم به حوادثی که به این افراد ستم شده!!! به اب انداختن چندین هزار یهودی در جریان انقلاب بولشویکی روسیه اما عامل اصلی چنان چه که اشاره شد رفتار خود این قوم بوده،به هرحال این قدم اول با موفقیت انجام گرفت و گام دوم برداشته شد،گفته شد که در حال حاضر رسانه های امریکایی در سیطره یهود هست و نام صنعت فیلم سازی امریکا هالیوود(چوب مقدس)کنایه از عصای حضرت موسی است،با در اختیار گرفتن رسانه های امریکا چنان چه که در پروتکل ها هم برنامه ریزی شده بود قدرت و زمینه خوبی برای تغییر کلیشه موش کثیف اروپا محیا شد،در این میان کمپانی گلدن مایر که بعد ها شرکت مترو نیز به ان پیوست کار انیمیشنی کارتونی را کلید زد؛ تام و جری
تام و جری:
پوستر مجموعه تام و جری که در اوایل سال ۱۹۵۰، استفاده میشد.
تهیهکننده ویلیام هانا
ژوزف باربارا
مدت زمان حدود ۵ تا ۸ دقیقه (هر قسمت)
کشور آمریکا
زبان انگلیسی
تام و جِری، کارتون تلویزیونی و برنده جایزه اسکار آمریکایی. اولین قسمتهای این پویانمایی بین سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۷ میلادی توسط مترو گلدوین مایر در هالیوود تولید شد و خالق آنها ویلیام هانا و ژوزف باربارا بودند، که آن را نویسندگی و کارگردانی میکردند.
این کارتون تلویزیونی در مورد موشی به نام جری (Jerry) و گربهای به نام تام (Tom) بود ، که از قسمتهای کوتاه ساخته میشد.
بعد از این در تمامی فیلم ها و کارتون ها و...موش موجودی دوست داشتنی و مهربان است،البته نکته ای که باید در این باره به آن توجه نمود شخصیت جری موش داستان است که با وجود ریز نقشی یک سر و گردن از گربه بالاتر است و این گربه است که بیشتر حادثه می بیند،و شاید بتوان چنین تفیسر کرد که موش (نماد قوم یهود)با وجود کوچکی همیشه از گربه ها(دیگر کشورها)یک سر وگردن بالاتراست.
این هم تصاویری از قسمت سریع و خشن که کاملا بر گفته ها صحه می گذارد.
متاسفانه نمادهاي واضح تري رو ميبينيد که مربوط به کارتون سريع و خشن کارتون تام و جري که بارها در تلويزيون ايران براي کودکان ما از تلويزيون پخش شده است
در عکس بالا که کلاه موجود بر سر اين دو کاراکتر را ميبينيد که هرم و چشم جهان بين روي آن قرار دارد
در عکس دوم هم که به دليل داشتن تصاوير مستهجن از فيلم حذف شده…اما شما در دست کاراکتر که در اين انيميشن نقش يک رهبر را دارد که هاليوود را اداره ميکند و فرمان اجراي برنامه هاي تلويزيوني را ميدهد…در دست وي عصايي را ميبينيد که باز هم نماد هرم و چشم جهان بين بر روي آن قرار دارد.
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |